چهل سال پیش در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۳۵۹، با حمله نیروی هوایی عراق به ده پایگاه هوایی و فرودگاه غیرنظامی ایران، جنگ هشتساله ایران و عراق بهطور رسمی آغاز شد. جنگی ویرانگر که ۹۷ میلیارد دلار ضرر به اقتصاد ایران وارد کرد و باعث از دست رفتن جان ۱۹۰ هزار نفر و مجروحیت ۶۷۲ هزار نفر از مردم ایران شد.
سقوط نظام شاهنشاهی ایران بهواسطه انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ و به روی کار آمدن رژیم جمهوری اسلامی عامل اصلی بروز این جنگ ویرانگر بود، جنگی که نظام شاهنشاهی ایران به مدت ده سال از وقوع آن جلوگیری کرده بود.
حمایت تسلیحاتی شوروی سابق از دولت سوسیالیست عراق
پس از پایان جنگ جهانی دوم و خروج متفقین، اتحاد جماهیر شوروی با حمایت از گروهها و احزاب در کردستان و آذربایجان سعی داشت تا به مقابله با نظام شاهنشاهی ایران بپردازد و آن را بهطور نظامی و اقتصادی تضعیف کند.
کودتای عبدالکریم قاسم، یک سرتیپ ناسیونالیست ارتش عراق علیه نظام سلطنتی این کشور در تاریخ ۲۳ تیر ۱۳۳۷ که با حمایت شوروی سابق صورت گرفت سبب روی کار آمدن حکومتی متمایل به مسکو در عراق شد. عبدالکریم قاسم پس از به قدرت رسیدن ادعا کرد که شهرهای خرمشهر، آبادان و حتی کشور کویت متعلق به عراق هستند. ادعایی که پس از به قدرت رسیدن بیش از پیش حزب بعث به دنبال یک کودتا در سال ۱۳۴۷ تبدیل به یکی از ارکان مهم سیاست عراق بر ضد ایران شد.
دولت شوروی سابق که از سال ۱۳۲۵ ایران را بهعنوان یک تهدید بالقوه در مرزهای جنوبی خود میدید به تأمین نیازهای عراق به تسلیحات نظامی چون تانکهای تی-۵۴ و جنگنده رهگیرهای میگ ۲۱ اف-۱۳ و بمبافکنهای سنگین توپولف ۱۶ کِی اِس آر-۲-۱۱ با قابلیت حمل موشک کروز پرداخت.
در جواب به تجهیز بیش از پیش عراق با تجهیزات و تسلیحات روسی، ایران نیز تسلیحات نظامی پیشرفتهای از ایالاتمتحده خرید. از جمله تانکهای اصلی میدان نبرد ام ۴۸ و ام ۶۰، جنگنده بمبافکنهای همهمنظوره اف-۴ دی فانتوم ۲. این خریدهای نظامی، برتری ایران را در برابر عراق حفظ کرد؛ برتریای که در تاریخ ۲ اردیبهشتماه ۱۳۴۸ در نخستین روز عملیات اروندرود سبب شد تا دولت عراق از کشتیرانی شناورهای نظامی و غیرنظامی ایرانی با پرچم ایران در این آبراه جلوگیری نکند آنهم برخلاف هشداری که مبنی بر بسته شدن این رودخانه در روز قبل از آن به دولت شاهنشاهی ایران داده بودند.
در جریان این عملیات، کشتی ایرانی ابنسینا به همراه تفنگداران دریایی ارتش در عرشه آن، با مشایعت کشتیهای گشتی ۸۰ تنی و مینجمعکنهای نیروی دریایی و با حمایت جنگندههای اف-۸۶ اف نیروی هوایی ارتش که بر فراز آن پرواز میکردند و ۲۴ دستگاه تانک ام ۴۷ نیروی زمینی ارتش که در سرتاسر حاشیه رودخانه مستقر شده بودند از این آبراه عبور کرده و عراق را مجبور به بازگشایی آن بر روی شناورهای ایرانی که دارای پرچم ایران بودند کرد.
خریدهای تسلیحاتی ایران جهت مقابله با تهدید حمله عراق
در سالهای دهه ۱۳۵۰ شمسی نیروهای سهگانه ارتش ایران با بهروزترین و مدرنترین تسلیحات غربی تجهیز شدند تا برتری خود را در آسمان و دریا در مقابل همتایان عراقی خود به دست آورند... از این میان میتوان به خریداری ۱۷۷ فروند جنگنده بمبافکن همهمنظوره اف-۴ ئی فانتوم ۲، ۱۴۱ فروند جنگندههای پشتیبانی نزدیک هوایی اف-۵ ئی تایگر ۲ و ۲۸ فروند نمونه آموزشی رزمی آن یعنی اف-۵ اف و از همه مهمتر ۸۰ فروند جنگنده رهگیر اف-۱۴ آ تامکت و موشکهای برد بلند آن یعنی اِی آی اِم-۵۴ آ فونیکس جهت مقابله با هواپیماهای اکتشافی تاکتیکی میگ ۲۵ آر بی نیروی هوایی شوروی که به عراق جهت تصویربرداری از پایگاههای نظامی ایران اعزام میشدند و همچنین بمبافکنهای سنگین و موشکهای کروز عراقی خریداری شده بودند. این در حالی بود که تنها جنگنده رهگیرهای نیروی هوایی عراق با قابلیت درگیری فراتر از میدان دید خلبانان ۲۰ فروند میگ ۲۳ ام اف بود.
جهت سوخترسانی به هواپیماهای جنگنده اف-۴ و اف-۱۴، تعداد ۱۴ فروند هواپیمای سوخترسان بوئینگ ۷۰۷-۳ از ایالاتمتحده خریداری شدند که دو فروندشان به هواپیماهای شنود الکترونیکی و رادیویی تبدیل شدند.
همچنین جهت لجستیک و حمل نیروهای نظامی و تسلیحاتشان در سرتاسر ایران، نیروی هوایی شاهنشاهی به چهار اسکادران ترابری تاکتیکی با حدود ۵۰ فروند هواپیمای باربری بدنه متوسط سی-۱۳۰ ئی و اچ هرکولس، یک اسکادران هواپیمای ترابری سبک فوکر ۲۷ و یک اسکادران هواپیمای ترابری سنگین بوئینگ ۷۴۷ در سه مدل شامل سوخترسان مجهز شد.
هواپیماهای سوخترسان بوئینگ ۷۰۷ و ۷۴۷ این نیرو امکان حمله جنگنده بمبافکنهای اف-۴ دی و ئی نیروی هوایی ارتش را به هر نقطهای از خاک عراق فراهم میاوردند، هواپیماهای شنود رادیویی و الکترونیکی مکالمات خلبانان عراقی و فعالیتهای هواپیماهایشان را حتی پیش از برخاست و بر روی باند پرواز پایگاههایشان ثبت میکردند و هواپیماهای باربری میتوانستند در عرض تنها یک روز نیروهای چند تیپ پیاده و تسلیحاتشان را از دورترین نقطه ایران به میدان نبرد منتقل کنند.
با توجه به برتری ضمنی تجهیزات زرهی روسی بخصوص تانکهای میدان نبرد تی-۵۵ و تی-۶۲ که به تعداد حدوداً ۱۰۰۰ دستگاه از سوی شوروی سابق در سالهای دهه ۱۳۵۰ شمسی تحویل عراق شده بودند، دولت شاهنشاهی ایران به خرید ۷۰۷ تانک چیفتن مارک ۳ پی و مارک ۵ پی از انگلستان دست زد که در سالهای ۱۳۵۰ الی ۱۳۵۳ تحویل نیروی زمینی ارتش شدند.
با توجه به مشکل موتورهای چیفتنهای تحویلی به درخواست ایران چیفتن بهبود یافته با نام اف وی ۴۰۳۰-۱ با موتورهای جدید و تجهیزات و تسلیحات بهروزتر ساخته شد و درنهایت تانکهای شیر ۱ و شیر ۲ با نیازمندیهای ارتش ایران طراحی شده و به تعداد حدود ۱۵۰۰ دستگاه توسط نظام شاهنشاهی ایران به انگلستان در سال ۱۳۵۳ سفارش داده شد. وقوع انقلاب باعث شد تا تنها ۱۲۵ دستگاه از مدل اف وی ۴۰۳۰-۱ تحویل نیروی زمینی ایران گردد و قرارداد خرید سایر تانکها توسط دولت موقت لغو شد.
لشکر ۹۲ زرهی، سدی محکم در برابر تهاجم ارتش عراق
مهمترین سد دفاعی ایران در برابر هرگونه تهاجم زمینی ارتش عراق به خاک ایران در استان خوزستان لشکر ۹۲ زرهی اهواز بود. این لشکر با سه تیپ زرهی و مجهز به ۳۱۸ تانک چیفتن، بیش از ۱۰۰ تانک ام ۶۰ و دهها نفربر زرهی چون بی ام پی-۱ و ام-۱۱۷ و انواع توپهای خودکششی، توپهای کششی، خودروهای بازیابی و.... توانایی ایستادگی و مقابله با تهاجم همزمان چند لشکر زرهی نیروی زمینی عراق را داشت.
یگانهای تابعه این لشکر بهعنوان مثال گردانهای ۲۳۱، ۲۳۲ و ۲۳۳ تانک، تیپ ۱۶۵ مکانیزه، گردان ۱۲۱ پیاده زرهی و گردان ۱۵۱ دژ همواره در بالاترین آمادگی رزمی نگهداشته میشدند بهطوریکه در جریان مانور نادر در سال ۱۳۵۴، وقتی به ارتش آمادهباش اعلام شد، تیپهای زرهی لشکر ۹۲ زرهی در عرض دو ساعت محلهای سازمانی خود را تخلیه و به خط مقدم اعزام شدند.
در میان یگانهای لشکر ۹۲ زرهی، گردان ۱۵۱ دژ با چهار گروهان و ۱۵۶۰ نفر نیروی سازمانی یک یگان منحصربهفرد بود. بر اساس گفتههای سرهنگ علی قمری، آخرین بازمانده از این گردان که تابستان سال جاری از دنیا رفت، این گردان دارای ۳۳ سنگر پیشساختهای بود که توسط یک ایرانی-اسرائیلی به نام میرزا مسعود در طرحی ۶ ماهه ساخته و مکان آن از خرمشهر بهطرف شلمچه به فاصله دو کیلومتری از مرز عراق قرار داشت. در هر سه کیلومتر، یک دژ با ظرفیت ۱۴ نفر نیرو قرار داشت.
تشکیل قویترین هوانیروز آسیا
در راستای حمایت از یگانهای نیروی زمینی ارتش، هوانیروز (هواپیمایی نیروی زمینی ارتش) در سال ۱۳۴۱ تأسیس شد و به دنبال به قدرت رسیدن حزب بعث در عراق، این یگان از نیروی زمینی ارتش تبدیل با رهبری و فرماندهی سرتیپ منوچهر خسروداد به بزرگترین و قویترین هوانیروز آسیا تبدیل گردید تا بتواند در نبرد با نیروی زمینی عراق برتری را به نفع نیروی زمینی ارتش ایران کسب کند.
در مجموع، تعداد ۸۶۵ فروند شامل ۱۷ فروند اچ اچ-۴۳ اف هاسکی، ۱۰۴ فروند آگوستا بل ۲۰۵ آ هیوئی،۱۸۴ فروند آگوستا بل ۲۰۶ آ و بی جت رنجر، ۲۰ فروند بل یو اچ-۱ اچ هیوئی، ۲۰۲ فروند بل اِی اِچ-۱ جِی اینترنشنال کبرا، ۲۸۸ فروند بل ۲۱۴ آ اصفهان و ۵۰ فروند سی اِچ-۴۷ سی شینوک در سالهای ۱۳۴۳ الی ۱۳۵۷ تحویل هوانیروز ارتش شدند و در پنج پایگاه و یک مرکز آموزش این نیرو در کرمانشاه، مسجدسلیمان، کرمان، اصفهان و تهران مستقر شدند. در سال ۱۳۵۷ درحالیکه هوانیروز ارتش ایران حدود ۸۰۰ هلیکوپتر آماده به رزم داشت نیروی هوایی عراق تنها ۱۲۴ هلیکوپتر عمدتاً ترابری در اختیار داشت.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
هلیکوپترهای هجومی هیوئی و اصفهان و همچنین هلیکوپترهای ترابری سنگین شینوک هوانیروز امکان هلیبرن سربازان و تسلیحاتشان را به میدان نبرد فراهم میکرد و همچنین تخلیه مجروحان به عقبه میدان نبرد درحالیکه هلیکوپترهای جت رنجر برای آموزش خلبانی و همچنین رصد میدان نبرد مورد استفاده واقع میشدند.
از همه مهمتر باید به ۲۰۲ فروند هلیکوپتر تهاجمی اینترنشنال کبرا و بخصوص ۶۴ فروند از آنها که قابلیت استفاده و شلیک از موشک ضدتانک تاو داشتند اشاره کرد زیرا در صورت هجوم زمینی عراق به ایران، این هلیکوپترها با موشکهای ضدتانکشان از پیشروی این ستونهای زرهی به خاک ایران جلوگیری میکردند.
حمایت شاه از مصطفی بارزانی
در سالهای ۱۳۵۰ الی ۱۳۵۳، ۱۰۴ برخورد نظامی کوچک و بزرگ بین ایران و عراق رخ داد که اوج آن به یورش زمینی و هوایی عراق در روز یکشنبه ۲۱ بهمن ۱۳۵۲ در منطقه مهران و حدفاصل علائم ۳۲ و ۳۳ مرزی است که در جریان آن ۴۱ نیروی نظامی ایرانی کشته و ۸۱ نفر زخمی شدند و عراقیها نیز ۴۰۰ نفر از نیروهای نظامی خود را از دست دادند.
در کنار حملات نظامی پیدرپی عراق که با پاسخ سخت ارتش ایران و بعضاً منجر به اشغال موقتی بخشهایی از مناطق راهبردی و بلندیهای این کشور توسط ارتش ایران میشد (بهعنوان مثال پس از یورش روز ۲۱ بهمن ۱۳۵۲)، دولت عراق سالها بود از گروههای مسلح در کردستان و خوزستان حمایت میکرد.
در جواب نیز، ایران حمایت نظامیاش را از مصطفی بارزانی رهبر حزب دموکرات کردستان افزایش داد. نیروهای بارزانی با تسلیحات ایرانی و آموزشهایی که از مستشاران نظامی ایرانی میدیدند بهطور مؤثر به مقابله با ارتش عراق پرداخته و درنهایت این کشور را بیش از پیش درمانده کردند.
درنهایت تحت این فشارها، دولت حسن البکر در عراق پذیرفت تا قرارداد الجزایر بین ایران و عراق منعقد شود که یک پیروزی دیپلماتیک برای نظام شاهنشاهی ایران بود. پس از انعقاد این قرارداد در تاریخ ۲۳ خرداد ۱۳۵۴، بر اساس بندهای آن، دولت ایران به حمایت نظامی خود از حزب دموکرات کردستان پایان داد و عراق نیز با حزب دموکرات کردستان ایران چنین کرد.
پس از انعقاد قرارداد الجزایر، درگیریهای مرزی بین ایران عراق با شدت بسیار کمتر ادامه پیدا کرد، اما هرگز نیروهای مسلح عراق با شدت گذشته به خاک ایران یورش نبردند.
سرانجام با سقوط نظام شاهنشاهی و از میان رفتن ثبات و امنیت در ایران، شرایط برای دولت عراق و دیکتاتور آن صدام حسین فراهم شد تا ضمن دامن زدن دوباره به قائلههای مرزی ایران در کردستان و همچنین حمایت از گروههای قومی در خوزستان، شرایط را برای حمله نظامی به خاک ایران و اشغال ایران فراهم کند.